گاهی برای دلم مینویسم

پاییز

دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۳۹۶، ۰۳:۰۸ ب.ظ
پاییز را قدم می زدم
گویی برگ های بر زمین افتاده، نوازنده های قابلی هستند.
با صدای باد چنان هم سو می شوند و سازشان را با آن کوک می کنند که گویی جماعتی شاهد همنوازیشان هستند.
برگ های روی درخت می رقصد و اشتیاق فراوانی دارند که به گروه نوازندگان روی زمین بپیوندند.
رقص کنان و خرامان بر سن نوازندگان می نشیدند
برگ ها می رقصند و می نوازند و زیباترین لباسشان را پوشیدند
چنان با هم همنوا و هم رنگ هستند که از اتحادشان به وجد می آیم
پاییز چه سمفونیه زیبایست
فقط کافیست دل بسپاری تا هر روزش را در کنسرتی با شکوه بگذرانی
دل را به پاییز بده و گاهی مروارید غلطانی از گونه هایت سرازیر کن و بیرون بریز آنچه از پاییز گذشته دیدگان را تیره و تار کرده.

نظرات  (۱)

۱۷ مهر ۹۶ ، ۱۵:۴۸ محمدحسن نظافتی
نوشته دوست داشتنی و خوبیست به خصوص که در شروع پاییز هستیم .
و جمله پایانی فوق العادست 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی